تحليل :
دوکتور علوم
جلال بايانی
شبکه
تروريستی
جلال الدين
حقانی
از کدام
آبخور تغذيه
ميگردد
شبکه
جلال الدين
حقانی
چگونه يکباره
شـــــــــــبکه
شـــــد!!
ابرقدرت ها
جهانی ، اســتعمار
گران دايمأ در
کشور های طرف
توجه خود
تلاش نمودند
به هدف ارعاب
،تهديد ، ترس
و ايجاد
وحشت
هيولاها ،
عجوبه ها و
ابوالهول های
را ايجاد و به
ميدان کشند تا
بهتر ماهی صيد
کنند و به
آرمان دل و
هداف شوم
خودبرســـند
. اين
طرزتاکتيک
اســــتخباراتی
از انگليس ها
به ميراث
مانده است .
انگليس ها طی
استعمار خود
در نيم قاره
هند از اين حربه
خطرناک
استفاده
نموده است ،
ملا لنگ ، ملا
نقيب خوگيانی
مشهور به
گيلانی ، ملا
شيخ المشايخ
حضرت شور
بازار که از
وجود انها به
گونه حربه
ارعاب عليه
دولت مرکزی ،
ايجاد ترس کار
گرفته است .
روس ها نيز «
مسلم ها در
کندهار »«
داؤود نوجوان
درهرات » را
طبق طرح زنگ
زده انگليس
ايجاد و هر
زمان
خواستند از انها
استفاده
بردند . در جمع
ساير مهره های
روغنيو صيقل
شده امريکا
يکی هم جلاد
خون آشام بنام
جلال الدين
حقانی
قومندان
مربوط «باند»
يونس خالص
بنام (حزب
اسلامی يونس
خالص ) در
ولايات
پکتيا، خوست و
پکتيکا بود و
است. اين جلاد
در قصاوت ،
سنگ دلی ،
وحشت ، دهشت ،
قتل وجنايت
شهره بود او
افراد اسير
خود را طبق
اصطلاح خودش [
واسکت ]
ميبريد ، يعنی
نخست دو پا
قطع ميگرديد و
تلاش ميکردند
تا اسير زنده
بماند ، بعدأ
ی دست و دست
ديگر قطع و در
اخير سر از گردن
توسط کارد جدا
ميگرديد . طی
عملياتی در
ولسوالی تره
منگل در سال 1988
اسامه بن لادن
نيز يکجا با
جلال ا لدين
حقانی اشتراک
و به افتخار
آمدن اسامه 16
تن اسيران هم
از سربازان ،
افسران وزارت
دفاع ج . ا. را در
مقابل اسامه
بن لادن [
واسکت ] بريد و
مبلغ ۲۰۰ هزار دالر از
اسامه مکافات
و مزد گرفت و
بعد از آن
اسامه بن لادن
در کنرها ، ننگرهار
، نورستان و
لغمان اسيران
افغان خود را
طبق رسم حقانی
[ واسکت ]
ميبريد . جلال
الدين حقانی
از قوم زدران
ولايت پکتيا و
بعد از تعلمات
مسجد به مدرسه
ديوبندی
شتافت و از
طرف مولانا
مودوديو قاضی
حسين احمد
رهبران جمعيت
اسلامی
پاکستان که هر
دو از مزدوران
انگليس در
پاکستان
تظمين گرديد
، امريکا ، انگليس
، پاکستان و
عربستان قبل
از جنگ اعلان
ناشدعليه
افغانستا ن
اپتدا عناصر
شناخته شده و
استخدام شده
استخبارات
انگليس و « آی .
اس . آی
»پاکستان در
افغانستان را
شناسايی و از
جمله « جلال
الدين حقانی » «
گلبدين
حکمتيار » «
برهان الدين
ربانی »«
عبدالرب سياف
»« قاضی محمد امين
وقاد » « مولانا
نيازی » «صبغت
الله مجددی » « مولوی
محمد نبی » و «
سيد احمد
گيلانی » نيز
به اسلام آباد
دعوت مورد
نوازش جنرال
ديکتاتور
پاکستان ضيا
الحق حاکم
نظامی ، جنرال
اختر
عبدالرحمن
ريس استخبارات
نظامی
پاکستان« آی .
اس .آی » و مشاور
امنيت ملی
جيمز کارتر «
زيـبـگيـنو
بـرژنــســــــکی
» قرار گرفتند .
وديگران در
پشاور وظيفه
گرفتند ولی
جلال الدين
حقانی ، پادشا
زدران وظيفه
گرفتندتا
گروپ از
تروريستها را
در ولايات
پکتيا و
پکتيکا ايجاد
و از امريکا ،
عربستان و
پاکستان تا
دندان مسلح
گرديدند .
جلال الدين
حقانی با
حملات و قتل
عا م، ايجاد
وحشت و ارعاب
مردم ولايات
فوق مبادرت و
چنان وحشت و
دهشت را راه
انداخت که
مردم ولايات
جنوب را دسته
دسته به عودت
و مهاجرت
مجبور ساخت و
جوانان آنها
را با جبر به
سرباز گيری
خود گرفت ، و
اين جلاد
انقدر کشت تا
مورد تحسين
رونالد ريگن
ريس جمهور و
مشاور امنيت
ملی اش« برژنســـــــــکی
» قرار گرفت و
دو مرتبه
بهقصر سفيد
امريکا دعوت و
رونالد ريگن
موصوف را در
آغوش گرفته
برايش نشان [
آزادی ] امريکا
را داد . شبکه
حقانی یک
مجموعه از شبه
نظامیان است
که از چند
گروه تشکیل میشود.
نام این شبکه
از مولوی جلال
الدین حقانی که
تحصیلکرده
مدارس علوم
دینی پاکستان
است گرفته شده
است. البته در
حال حاضر به
دلیل کهولت سن
جلالالدین
فرزندش سراج
الدین ، رهبری
این شبکه را
بر عهده دارد.
مقر اصلی این
شبکه دقیقا معلوم
نیست
اماولايت
ها ی جنوبی
شرقی افغانستان
همچون پکیتا،
پکتیکا و خوست
که در همسایگی
وزیرستان
جنوبی و
شمالی قرار
دارد به عنوان
محل استقرار
نیروهای
حقانی شناخته
میشود. جلال
الدين حقانی
در زمان
حاکميت بدون
قانون
مجاهدين سمت
وزير عدليه
برهان الدين
ربانی و ريس
زون جنوب را
داشت ، با
تشديد حملات
طالبان بر
کابل حقانی
بر اساس دستور
امريکا و پاکستان
در سال 1995 از
مجاهدين جدا
با طالبان پيوست
و بار ديگر به
کشتار مردم
ولايات جنوب
پرداخته و در
حمله طالبان
بر کابل همرا
با ملا ربانی
طالب ، ملا
بوری وارد
کابل و در
رهنمايی طالب
ها در کابل
نقش اساسی را
داشت . اين
خفاش هر شب به
صد ها اسير و
مردم بيگناه
کابل ر«ا
واسکت» ميبريد
. با سرنگونی
بربر های طالب
جلال الدين
حقانی نيز
مدتی صدر اخفا
گرديده و
اکثرآ در
عربستان ،
کويت وعمارات
عربی اقامت
داشت و چندين
مرتبه در
شفاخانه
امريکايی
مقيم قطر
تداوی ،
معالجه
گرديده و در
سال 2003 مجددآ به
ميدان
کشانيده شد و
اينکه منحيث
ابلهول ، وحشت
، دهشت و فشار
عليه کابل استعمال
ميگردد .شبکه
حقانی حدود
چهار هزار نیرو
دارد که در
پیوند با گروههای
دیگر گاه تا
10هزار نیرو را
میتواند
سازماندهی
کند. ا
مریکاییها
معتقدند شبکه
حقانی بازوی
دستگاه
اطلاعاتی
پاکستان برای
انجام عملیاتهای
تروریستی در
جهت منافع این
کشور است اما
پاکستان
همواره این
مسئله را رد
میکند.
از
شورای کویته،
شورای شمشاتو
باجاوا و شورای
میرانشاه به
عنوان
همکاران شبکه
حقانی یاد میشود.
مقر اصلی
شورای کویته
در شهر کویته
پاکستان و
رهبر آن
ملاعمر است که
با بن لادن
پیوند سببی
برقرار کرده
بود و به دلیل
همین پیونهای
عمیق، پس از
اشغال
افغانستان بن
لادن را تحویل
ا مریکا نداد.
این گروه
ایدئولوژیک ترین
شاخه طالبان
است که معتقد
به تشکیل حکومت
اسلامی در
افغانستان
بوده و در
مناطق قندهار
و هلمند و
همچنین شرق
افغانستان
فعالیت زیادی
دارد. شورای
کویته ظاهرآ
برای روحيه
دادن طالب بچه
های بيسواد و
کمسواد بر
خروج کامل نیروهای
خارجی از
افغانستان
تأکید دارند و
وسيله اساسی
در دست امريکا
و پاکستان
ميباشند و با
دولت کرزی
نیز شدیدا
مخالفند. ا
مریکا این
گروه را
طالبان تندرو
مینامد و
شهرت داده
است.
شورای
«شمشاتو باجوا
ر» در واقع از
دو گروه «شمشاتو»
و شورای
«باجاوا»
تشکیل میشود
که مقر هر دوی
آنها در صوبه
سرحد و شهر پیشاور
است. این گروهها
زیرنظرگلبدين
حکمتیار عمل
میکنند و نقش
مهمی در
مبارزه با
شوروی گذشته
داشتند. این
گروه معتدلتر
از شبکه حقانی
و شورای کویته
است و بیشتر
دوست دارد ذیل
«حزب اسلامی»
حکمتیار
تعریف شود تا
عنوان کلی
طالبان.
شورای
میرانشاه هم
زیرنظر شبکه
جلال الدين
حقانی عمل میکند.
مرکز این شورا
در شهر
میرانشاه در
غرب پاکستان
است. این گروه
آنچان
ایدئولوژیک
رفتار نمیکنند
بلکه مزدور شبکه
حقانی هستند و
در قاچاق مواد
مخدر نقش پررنگی
ایفا میکنند.
در بین
اشخاص مشهور
میتوان از
فضل الرحمان و
سمیع الحق که
از اعضای جمعیت
علمای اسلامی
پاکستان
هستند به
عنوان حامیان
شبکه حقانی
نام برد. فضل
الرحمان همان کسی
است که چندی
پیش ایران را
به دخالت در
امور
افغانستان
متهم کرد.
شبکه حقانی و
همکارانش بنا
به دستور ( آی .
اس . آی ) و چراغ
سبز امريکا بیشترین
نیروها را در
افغانستان و
پاکستان به
خود اختصاص
دادهاند و
اکثر عملیات
انتحاری و
ترور شخصیت ها
را انجام میدهند.
ترور شخصیتهای
برجسته
وکليدی
افغانستان جز
تاکتیکهای
جنگی طالبان
است و در
گذشته نیز
سابقه داشته
به اینکه
آمریکا از این
ترورها نفع میبرد
هر اقدام
امریکا به سود
طالبان باشد مورد
تأیید شبه
نظامیان است و
هر اقدام
طالبان به
نفع امریکا
باشد واشنگتن
باآن موافق است
حتی اگر ظاهرا
محکوم کند.
با
وجود اینکه
گروههای شبه
نظامی یاد شده
در ترور شخصیت
ها عملا به
سود امریکا
عمل کردهاند
اما چون متحد
یا تحت
الحمایه
پاکستان هستند
در تنش بین
اسلام آباد با
واشنگتن طرف
پاکستانی را
میگیرند.
آنها در ترور
شخصیت ها نیز
منافع پاکستان
را در نظر میگیرند
چرا که حذف
نیروهای
جهادی به نفع
همسایه شرقی
افغانستان
نیز هست. شبکه
جلال الدين و
پسر اش سراج
الدين حقانی و
شورای کویته
در عملیاتی
مشترک ، روز 22
می 2011 ( او جوزا 1390 )
به پایگاه
دریایی مهران
در کراچی حمله
کردند. این
پایگاه اگرچه متعلق
به پاکستان
است اما گفته
شده بود ا
مریکایی ها از
این پایگاه بن
لادن را به
دریا افکندهاند.
البته ا
مریکایی ها در
کراچی یک
کنسولگری
وسیع ایجاد
کردهاند که
به دریا راه
دارد و با
ایجاد
بارانداز و
بندر مستقیما
نیروهای خود
را وارد
پاکستان کرده
یا از این
کشور خارج می
کنند . همچنین
حدود 200 منزل
مسکونی را در
کراچی به
پایگاههای
تیمی نیروهای
امنیتی خود
تبدیل کردهاند.
حمله دیگر
طالبان تندرو
به سفارتخانه
و مقر
نیروهای
امریکایی در
کابل بود.
اگرچه شبکه
حقانی حضور
خود در این
حمله را رد
کرده اما ا مریکا
این شبکه را
برای حمله به
کامیونی که
موجب مجروح
شدن 77
امریکایی شد
نیز متهم کرده
است ودادن اين
قربانی ها ،
کنار رفتن ها
امريکاهنوز
در موجوديت ،
رشد و جلوه
دادن بخصوص
شبکه جلال
الدين حقانی و
پسر اش سراج
الدين حقانی
پلان دور
نمايی در کشور
های آسيا
مرکزی و در
خاک پاکستان
دارند ، بايد
پاکستان
تجزيه گردد و
بلوچستان در
گام نخست
بايد آزاد و
بند گوادر
بلوچستان در
دسترس امريکا قرار
بگيرد و در
اين پلان گروپ
طالب مستقر در
کويته
بلوچستان و
گروپ حقانی
مستقر در
ميرام شاه ،
وزيرستان
شمالی و پشاور
ريزرف های
بعدی امريکا
است . در پی
تشدید این
حملات و شلیک
راکت ها از
پاکستان به
داخل خاک
افغانستان،
یک سناتور
جمهوریخواه
امریکا
پاکستان را به
حمله تهدید
کرد. «لیندسی
گراهام »
هشدار داد که
در صورت ادامه
حمایت سازمان
های اطلاعاتی
پاکستان از
تروریستهایی
که به
نیروهای
امریکایی
حمله میکنند
امریکا به این
کشور حمله
خواهد کرد.
حضور پاکستان
در افغانستان
برای
امریکا یک
ضرورت است اما
واشنگتن میخواهد
اسلام آباد
خود را با
آنها هماهنگ
کند. در حال
حاضر پاکستان
کار خودش را
میکند و گاه
به ضد
امریکا وارد
عمل میشود
بنابراین ا
مریکا هم
پاکستان را
تهدید میکند تا
این کشور را
با خود هماهنگ
سازد.
باعنایت به
مجموعه مسائل
مطروحه در این
گزارش میتوان
دریافت که
عملکرد گروههایی
چون شبکه
جلال الدين
حقانی و پسرش
سراج الدين
حقانی و شورای
کویته به نفع
هیچ کشوری در
منطقه نیست و
تنها
امریکایی ها
از آن سود می
برند و مليشه
امريکا منحيث
قوت های
ريزرفی
،تشديدی و هراس
ساز بوده. حتی
پاکستان که
حامی آنها
محسوب می شود
از عملکرد
آنان متضرر
شده و سالهاست
با بی ثباتی
فقر گسترده ،
جنگ و
نابسامانی
مواجه است.
طالبان تندرو
در پس ظاهر
اسلامی خود به
دلیل نداشتن
قدرت تحلیل و
وجود اندیشههای
تکفیری در
برخی اعضای آن
، شخصیتهای
جهادی مخالف
خود را ترور
میکنند غافل
از اینکه
امریکا برنده
این ترورهاست.
در چنین
شرایطی ژست
دشمنی با ا
مریکا فایده
ای ندارد .
شبکه جلال
الدين حقانی
که هم اکنون
پسر بزرگش
سراج الدين
حقانی رهبری
آن را به عهده
دارد با شبکه
تروريستی [
القايده ]
روابط نزديک و
تنگاتنگ
نظامی ،
تشکيلاتی
داشته و شبکه
به کمک مالی
القايده
توانسته
است به کمک
اقارب جلال الدين
حقانی در ميان
نهضت های ديگر
انديش افغانی
مقيم اروپا
نفوذ و به کمک
اقارب و
وابستگان
نزديک خود در
اروپا شبکه
های خبر رسانی
، تبليغاتی و
تروريستی را
ايجاد کند .
طبق اخبار
انتشار يافته
والستريت
ژورنال
امريکا ، تايمز
لندن ، جنگ
پاکستان
جلال
الدين حقانی ۹ برادر زاده
در شهر های
مختلف اروپا
دارد که تعداد
انها از قبل
در احزاب
نسبتأ چپ و
ديگر انديش
نفوذ نموده
بودند ، هم
اکنون انها« برادر
زاده های
حقانی»به کمک
مالی شبکه
القايده
استخدام در
کنار سراج
الدين حقانی
فعاليت دارند
. يکی از برادر
زاده گان
حقانی که در
المان اقامت
داردبنام (
نـظـــر
مــحمد )
درحملات
مرگبار کابل
شرکت و بعد
سالمت به
المان برگشت
نموده و اضافه
داشتند يک دو
سايت انترنيتی
در المان که
از طرف شخص
سراج الدين حقانی
کمک مالی
ميگردد در
بيرون مرزی
افغانستان به
گونه بسيار
ماهرانه با
شيو«ه چپگر»ا
فعاليت دارد .
پايان